۱۳۸۸ خرداد ۱۶, شنبه

زنده باد احمدی نژاد !

این یک بغض ملی است که در انتخابات می ترکد وبار دیگر مردمی خود را ناچار از شرکت در انتخابات می بینند برای اینکه وضع از این بدتر نشود نه برای اینکه بسمت پیشرفت و ترقی و موفقیت برویم. فضای هیجانی کشور بجائی کشیده شده است که باز ملت ایران علیرغم خستگی از نظام مجبور شدند در این بازی ناخواسته شرکت کنند.علیرغم نومیدی از اصلاحات اینک برای اینکه احمدی نژاد رای نیاورد باید به کسی از درون همین مجموعه رای داد تردیدی نیست که فضای حاکم بر کشور ایران مورد رضایت هیچ ایرانی مطلع و پیگیر اخبار نمیتواند باشد اختناق (فضای امنیتی رسانه ای که هر قلمی محکوم به شکستن وهر جریده ای محکوم به دریده شدن) سرکوب( فضای پادگانی دانشگاهها که تحت حکومت نظامی بسیجیان مجال هر فکر و فریادی را از دانشجویان سلب نموده است)انحصار(مصادره منابع ثروت اعم از نفت و غیره) و توزیع ثروت بین نیروهای خودی و ترویج فقر برای اینکه هرگاه صدقه ای به این ملت دادند دست دعا به آسمان بردارند و دعاگوی اصحاب قدرت باشند.

چهار سال پیش خیل کثیری از همین مردم برای اینکه هاشمی رای نیاورد به احمدی نژاد ناشناخته رای دادند و امروز بار دیگر این بازی تکرار میشود و البته چاره ای نیست!

اینک این فساد بدانجا رسیده که بخشی از قدرت بخشی دیگر را برنمی تابد و کوتوله ای بنام احمدی نژاد با داعیه مبارزه با مافیای قدرت درصدد بیرون کردن رفقای سابق و رقبای فعلی برآمدندفارق از اینکه اقدامات چهار ساله وی تلاشی برای هدایت ثروت و قدرت از یک جریان برخوردار به یک گروه جدید و صددرصد وفادار است. مفسده و ضایعات جبران ناپذیر احمدی نژاد بر پیکره اقتصاد و فرهنگ و تمدن بر کسی پوشیده نیست و نباید تردید کرد که احمدی نژاد دغدغه مبارزه با مافیای قدرت را ندارد چرا که خود بخشی از همین مافیا است در غیر اینصورت نمی بایست دانشجویان امیر کبیر هنوز در زندان باشند و نمی بایست روزنامه نگاران در بند و نمی بایست روزنامه ها در محاق توقیف و صاحبان سرمایه و خرد در پی گریزگاهی خارج از مرزهای ایران باشند.

اما چرا زنده باد احمدی نژاد!

با همه این تفاسیرقدرت در این نظام همواره در حال چرخیدن بین نیروهای خودی است و نه نیروهای ملی ایرانی. در اوایل انقلاب برای مدت شش ماه از نیروهای جبهه ملی در حکومت استفاده شد و سپس ناجوانمردانه به حاشیه رانده شدند و هنوز هم که هنوز است آنها را به اتهامهای واهی متهم به خیانت میکنند در حالیکه پس از سی سال اتلاف منابع وخسارات جبران ناپذیر و کشته شدن صدها هزار جوان ایرانی و متواری شدن نخبگان ملت در اقصا نقاط دنیا همین چرخه ثابت حکومتی در حال چرخیدن است و ماباید شاهد حضور میرحسی موسوی و کروبی ومحسن رضائی باشیم.

واقعا نخبگان ملت ایران همین افراد محدود هستند ؟ میتوانید با نگاهی به نمایندگان مجلس در این سی سال نام نیروهای نوظهور را ببرید؟

موسوی که گل سرسبد اصلاحات محسوب میشود هم که بیاید سعی در حفظ همین چارچوب خواهد داشت. آیا او داعیه اصلاح ساختار قدرت را دارد؟

آيا شیخ اصلاحات (کروبی) داعیه تغییرات ساختاری و شکستن چرخه قدرت را دارد؟

ویا فکر میکنید برای رهائی از این انحصار ذلت بار میشود روی محسن رضائی حساب کرد؟

پس باز گلی به گوشه جمال بی مثال! احمدی نژاد که برای نابودی دشمنان فرضی کشتی نظام را به آتش میکشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر